به گزارش خبرگزاری«حوزه»،فیلمهای «دلشکسته» و «زمهریر» دو فیلمی بودند که در حوزه سینمای دفاع مقدس برای خود حاشیههای زیادی داشتند، فیلم اول(دلشکسته) در اکران عمومی به دلیل نداشتن تبلیغات مناسب با استقبال خوبی مواجه نشد، اما همین فیلم در شبکه نمایش خانگی جز پرمخاطبترین کارهای شبکه نمایش خانگی بود، این فیلم به عقیده بسیاری از مخاطبان سینما توانسته روایت دفاع مقدس را در قالب داستان امروزی به زیبایی بیان کند، درضمن شکل عاشورایی فیلم بر جذابیت آن نیز افزوده بود؛ فیلم دوم «زمهریر» نام دارد که در زمان نمایش در جشنواره فیلم فجر با عکسالعمل شدید منتقدان مواجه شد؛ فیلمی که اگر بخواهیم منصفانه نسبت به آن نظر دهیم باید بگویم از بسیاری از فیلمهای این گونه بهتر بود، با این توضیحات گفتوگویی با علی رویینتن، کارگردان این دو فیلم، پیرامون سینمای دفاع مقدس انجام دادهایم که در ادامه با آن همراه میشویم.
- در ابتدای بحث توضیح دهید عنوانی که برای سینمای دفاع مقدس انتخاب شده برازنده مفهومی است که در آن مد نظر است؟
در هر جامعه ممکن است وقایعی روی دهد که تا سالها یا قرنها درباره آن سخن گفته شود؛ در این رابطه معمولا جنگهایی که رخ میدهد جز اتفاقاتی است که در همه کشورها دارای اهمیت ویژه است، در کشور ما نیز وضعیت به این نحو است، اما در هشت سال دفاع ما وضعیت کمی با آنچه که در جهان رایج است تفاوت دارد، آنهم اینکه ما برای دفاع خود، ویژگی مقدس بودن را قائل هستیم، هرچند در این زمینه برخی منتقدان داخلی هستند که بر این باورند تا زمان فتح خرمشهر دفاع ما، مقدس بود، اما بعد از آن را نمیتوان مقدس نامید! درباره چرایی این انتخاب هم باید بگویم که در کنار حس دفاع از میهن انگیزه دیگری که باعث میشد جوانان این مرز و بوم با دست خالی در مقابل دشمن تا دندان مسلح ایسنادگی کنند ایمان و اعتقاد آنان به قرآن و اسلام بود که به آنها این قدر را داد تا در مقابل دشمنان این مرز و بوم ایستادگی کنند.
جدا از عنوان، موضوعی دیگری در این بحث مطرح است آنهم اینکه، عدهای بر این باورند نیازی نیست در این ژانر فیلمی تولید شود؟ این تفکر بسیار سؤال برانگیز است؟ چون باید دید چه اتفاقی رخ میدهد که عدهای این اندیشه را به دست میآورند، آیا رسالتی از این مهمتر میتوان برای سینما متصور بود که رشادت جوانان خود را تصویر کند؟ این خواسته نیز به هیچ وجه رنگی از شعار ندارد، بلکه در تمام دنیا میتوان این گرایش را دید که پس از دهها سال، هنوز درباره جنگهایی که انجام دادهاند، فیلمسازی میکنند. نکته تاسفآورتر اینجاست وقتی فیلمسازی میخواهد بنا به دغدغه خود در این حوزه کار کند از سوی برخی محافل انگهای مختلف میخورد از آن جمله که کارگردان برای رسیدن به منافع اقتصادی دست به ساخت فیلمی با محوریت دفاع مقدس زده است! این هجمهها در شرایطی است که درباره جوانانی که جان خود را برای دفاع از کشورشان گذاشتند تا سالها میتوان فیلم ساخت بدون اینکه کار مورد نظر در دام شعار یا تکرار گرفتار آید.
- سینمای دفاع مقدس طی چهار دهه گذشته، ویزگیهای خاصی داشته است. برای مثال در دهه ۶۰ ویژگی حماسی تولیدات بیش از همه مد نظر بود. برای ما توضیح دهید که گرایشهای مختلف بر چه مبنای در سینما شکل گرفته است؟
همانطور که گفتید در دهه ۶۰ عمده فیلمهای دفاع مقدس به شدت حماسی بود، چون نیاز آن دوران ایجاب میکرد تا چنین فیلمهایی ساخته شود. دلیل آن نیز کاملا پذیرفتنی بود، چون میخواستیم جوی در جامعه به وجود آید که مردم بابت آن احساس غرور کنند؛ ویژگی که بسیار موثر واقع شد و به نوعی یکی از دلایل موفقیت ما در جنگ تحمیلی بود، البته این گفته به این معنی نیست که مردم ما با دیدن فیلمهای سینمایی به جبهه رفتند، بلکه بیشتر انرژی که بین مردم در پشت جبهه بابت تماشای این فیلمها به وجود آمد، مد نظر ما است، البته در این حوزه فیلمهای بسیار خوبی نیز تولید شده که «دیده بان»، «هور در آتش»، «پرواز در شب» و... مثالهایی روشن در این زمینه هستند.
در همین سالها فیلمهایی نیز تولید شدند که در ظاهر شکلی دفاع مقدسی داشتند، اما در حقیقت فیلمهایی اکشن بودند که جنگ ما تنها بستری برای این دست تولیدات بود، برای مثال میتوان به فیلمهایی نظیر «کانی مانگا» یا «عقابها» اشاره کنم که با وجود ساختار زیبا و جذاب، جنگ تنها بهانهای بود که به واسطه آن فیلمی اکشن ساخته شود، درباره دلایل موفقیت این سبک آثار هم باید بگویم، این تولیدات عمدتا بر قهرمانپروری استوار بودند؛ ویِژگی بسیار مثبت که به شدت در سینمای امروز جای خالیش احساس میشود، زیرا متاسفانه شخصیتهای امروز بیشتر نسبیگرا هستند و گرایشهای قهرمانانه کمتر در آنها دیده میشود، خصیصهای که به شخصه آن را نمیپسندم.
سینما از نگاه من بر پایه قهرمان استوار است، ویژگی که اگر در فیلمها وجود داشته باشند، آثار بسیار دیر کهنه میشوند، اما این اتفاق در فیلمهای امروز روی نمیدهد. برای همین هم همانند فیس بوک که بعد از نیم ساعت مطالبش کهنه میشود فیلمها نیز بعد از گذشت یک زمان کوتاه جذابیت خود را از دست میدهند. مطلبی دیگری که باید حتما به آن اشاره کنم این است که مردم در فیلمهای جنگی که ساخته میشود به دنبال آمال خود هستند، برای همین وقتی میبینند، آرزوهایشان توسط قهرمان فیلم برآورده میشود آن را میپسندیدند، پس از آن استقبال هم میکردند. با این توضیحات سینمای دهه ۶۰ به نظر سینمایی آرمانی است که با تکیه بر قهرمان توانست در حوزه دفاع مقدس، خالق کارهای بسیار خوبی در هنر هفتم باشد.
اما درباره دهه ۷۰ باید بگویم که سینمای دفاع مقدس تحت تاثیر جامعه تغییر کرد، زیرا سلیقهها در برخی از مسئولان دستخوش تغییر شد و همین عامل مسبب تولید فیلمهایی شد که در آنها تصویری نسبی از جنگ ارائه میگردید، حتی در برخی فیلمها نسبت به دشمن دلسوزی یا همذات پنداری نیز به عمل میآمد، ولی این قبیل کارها به هیچ وجه مورد پسند مردم نبود، چون مردم این کشور همیشه پای آرمانهای خود ایستادهاند و هیچگاه نسبت به آن خنثی نخواهند بود. در ادامه هم ویژگیهایی که برای دهه ۷۰ مد نظر قرار گرفته بود به نوعی در دهه ۸۰ و ۹۰ نیز ادامه پیدا کرد و سبب شد که سینمای دفاع مقدس دیگر آن جذابیت لازم را نداشته باشند برای همین هم معمولا فروش فیلمهای این ژانر کاهش پیدا کرد.
- در دهه ۷۰ و ۸۰ فیلمهایی نظیر «لیلی با من است» یا «اخراجیها» نیز تولید شدند که در آنها سعی میشد با نگاهی جدید به جنگ نگاه شود. این کارها نیز با استقبال بسیار خوب مردم مواجه شد. این اتفاق را چگونه ارزیابی میکنید؟
از نگاه من هر چیز منفاوتی را نمیتوان نو دانست. برای همین هر نگاه را نمیتوان به دلیل تفاوتی که دارد تازه دانست، چون معتقدم تازگی را در معنا باید جستجو کرد. با این توضیح درباره دو فیلمی که به آن اشاره کردید، باید بگویم که «لیلی با من است» نوشته فیلمنامهنویس خوب کشورمان رضا مقصودی است که این سناریو تنها یکی از کارهای خوب وی است، این نوشته خوب در کنار یک کارگردانی حرفهای از کمال تبریزی اتفاقی خوب را در سینمای کشورمان رقم زد که تا سالها درباره آن حرف زده خواهد شد، اما درباره «اخراجیها» تنها باید بگویم که فیلمسازانی نظیر دهنمکی نیز حق دارند تا باورهایی که به آن اعتقاد دارند را در سینما به فیلم تبدیل کنند در این میان تنها دریافتها با هم متفاوت است که من درباره آن اظهار نظری نمیکنم، اما یک چیزی را به جرات میتوانم ادعا کنم. آنهم این است که هیچ فیلمسازی با این نیت که به دفاع مقدس توهین کند دست به فیلمسازی نمیکند، چون این موضوع مورد احترام تمام ملت ایران است، اما یک نکته را درباره فیلمهایی نظیر «اخراجیها» میتوانم بیان کنم. آنهم اینکه این دست تولیدات تنها یک بار با استقبال مردم مواجه میشوند در همین راستا میبینیم معمولا دنبالههای این قبیل فیلمها، نمیتوان موفقیت فیلم اول را تکرار کند.
- در ادامه می خواهم سوالی درباره نقش و جایگاه سخت افزار در سینمای دفاع مقدس داشته باشم، زیرا بسیاری از فیلمسازان این مسئله به عنوان یکی از دلایل مهم برای کم شدن تولید در این زمینه یاد می کنند. به نظر شما این مسئله تا چه حد در این حوزه می تواند ایفای نقش کند؟
به نظرم تا زمانی که آرمان وجود داشته باشد فراهم کردن سخت افزاری امری دور از ذهن نیست، این جمله را گفتم تا به این امر اشاره کنم که متاسفانه برخی نهادهای ما این روزها متوجه شدهاند که پول چیز خوبی است! برای همین است که میبینیم هر چیزی از سوی این مراکز اجاره داده میشود؟! این وضعیت نیز برای همه کاملا مشخص و عیان استف برای همین کسی که آرمانش را در سینمای جنگ دنبال میکند، مطمئناً فکر اینجایش را کم میکند. این گفته من نیز به این معنا نیست که بخواهم از نقش امکانات چشمپوشی کنم، اما میخواهم بگویم وقتی دغدغه در این حوزه باشد به هر طریق ممکن فیلمساز با چنگ و دندان فیلمش را جلوی دوربین میرود، صدق این گفتار را هم میتوانید از فیلمسازانی که طی این چند سال اخیر در این حوزه فیلمسازی کردهاند، جویا شوید.